جدول جو
جدول جو

معنی رو برگرداندن - جستجوی لغت در جدول جو

رو برگرداندن
روی برگردانیدن از کسی یا چیزی، پشت کردن، اعراض کردن
تصویری از رو برگرداندن
تصویر رو برگرداندن
فرهنگ فارسی عمید
رو برگرداندن
(تَ تَ)
رو برگردانیدن. رجوع به رو برگردانیدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رو گرداندن
تصویر رو گرداندن
از کسی یا چیزی روی برگردانیدن، پشت کردن، اعراض کردن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ کَدَ)
روی برگردانیدن. رو برتافتن. اعراض کردن. پشت کردن. چهره را از مخاطب به علامت مخالفت یا دل آزردگی بسوی دیگر متوجه ساختن. و رجوع به رو برتافتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رو گرداندن
تصویر رو گرداندن
عمل روی گرداندن اعراض
فرهنگ لغت هوشیار