روی برگردانیدن. رو برتافتن. اعراض کردن. پشت کردن. چهره را از مخاطب به علامت مخالفت یا دل آزردگی بسوی دیگر متوجه ساختن. و رجوع به رو برتافتن شود
روی برگردانیدن. رو برتافتن. اعراض کردن. پشت کردن. چهره را از مخاطب به علامت مخالفت یا دل آزردگی بسوی دیگر متوجه ساختن. و رجوع به رو برتافتن شود